۲۰

مفهوم روابط انسانی اولین بار در چاهار سالگی در ذهنم شکل گرفت. وقتی با تنها دوست و همبازیم که تبعن از نظر منِ چاهار ساله بهترین دوست و هم بازی دنیا بود، رازم را در میان گداشتم و از او که خوش قول ترین و رازدارترین دوست دنیا بود قول گرفتم که به هیچ کس نگوید. به هیچ کس! و فردایش وقتی به خانه شان رفتم مادرش مرا مسخره کرد و با اسمی که در رازم بود صدایم زد! آن روز بود که فهمیدم روابط انسانی به این سادگی ها هم که در بازی عروسک هایمان میبینیم و میسازیم نیست. ما هیچ کدام به آن بی نظیری و کاملی که باید باشیم نیستیم. و اختلافات از جایی شروع میشود که کسی انتظار کامل بودن را از کسی دارد. آنوقت روی او و دوستی او سرمایه گداری هایی میکند که خب درصد زیادی از آن درحد یک انتظارو درخاست میماند وتنها تغییری که میکند اینست که صفت آزاردهنده بودن به آن افزوده میشود. با این که هیچ وقت در هیچ دوره از زندگیم دوستان زیادی نداشته ام ولی باز هم نمیتوانم انسان هایی را که به زندگیم آمده اند و چند قدمی درسرزمین افکار من همراهم بوده اند و رفته اند بشمارم...نه من اینقدرها باسواد نیستم. کسانی که بایک دوستی طولانی، یک ترم دریک نیمکت مشترک، پنج دقیقه انتظار در یک ایستگاه اتوبوس، یک جمله و حتا یک نگاه روی افکارم تاثیر گداشته اند و منِ امروز را ساخته اند. حالا بعد ازین همه همقدمی با انسان های متفاوت بعد از از دست دادن چندین دوستی خوب، بعد از تجربه ی سطوح متفاوت رابطه، بعد از کشمکش ها و بالاو پایین ها، تا صبح نخابیدن ها و به یک انسان و یک رابطه فکر کردن ها تنها چیزی که یافته ام اینست که روابط انسانی پیچیده است.

 اگر فیزیک و ریاضی قوانین زیادی دارد و هرچه در آن ها جلوتر میرویم پیچیده تر از قبل میشوند و حیرت ما را از طبیعت و قوانین آن بیشتر میکند، روابط انسانی هم علم وحشتناکیست. چون از یک رابطه به رابطه ی دیگر و از یک انسان با یک انسان دیگر و حتا از ترکیبات مختلف یک انسان با دیگران پایه و اساس و فرضیات اولیه ی علم تغییر میکند. رابطه ی هر دو نفر یک علم مستقل و پیچیده است.

...I found it hard it’s hard to find, whatever never mind.

و امشب اینجا روی خنکیِ سرامیک ها  کنار هم طاق باز دراز کشیده ایم و به این رابطه فکر میکنیم و تو از حرف های ناگفته ای میگویی که اگر همین طور بمانند منفجر میشوند و ما در تصور دنیای پس از انفجار  به دمای سرامیک ها میرسیم. امشب که از نطر من اوج دوستیمان بود. آرامش امشب آرام ترین لحظه ها یمان بود. وقتی سکوت و سخن، خاستن و نخاستن، دنیای درون و هیاهوی بیرون به تعادل میرسند و ما را روی دریایی از آرامش و لبخند و نگاه و بودن و ماندن معلق میکنند.     

Can we pretend that airplanes
In the night sky 

 Are like shooting stars
 I could really use a wish right now

 wish right now

  wish right now

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد